روز مادر مبارک
چه خوش آموخت او مــهـر و مـحبـت
از اينرو کرد نامش ديار سبز جنت
بـشد همـبـازي فـکر و خـيالـم
بزرگ بانوي صبر و عشق و رحمت
طلب ني داشت زين دنياي خاکي
که خود بود گوهر صدق و حمايت
بــدش تــنـهـا رفـــيق خــانـه ي دل
چـه دانــا هــــمرهـي وقـت رفـــاقت
نبـودم تـرس از شـام سياهي
فـروزان مشعلي در حين وحشت
نخواست تنها بمانم وقت تنگي
چه بي تا همدمي هنگام غربت
چه خون باريد از درد فراقم
نشد آگه دل من وزآن بگشوده همت
به دل خشنود بود از بودن من
به هنگام سحر، راز و نيازش شکر نعمت
بتو گويم از عمق وجودم
مبارک روز مادر، حور عفت